دانشجويان حسابداري سوالات شان رابگذارند پاسخ  رادريافت كنند



خارج‌ بعدي‌
33 . مخارجي‌ كه‌ پس‌ از تحصيل‌ يا تكميل‌ براي‌ يك‌ دارايي‌ نامشهود تحمل‌ مي‌شود بايد در زمان‌ وقوع‌ به‌ عنوان‌ هزينه‌ شناسايي‌ شود مگر اينكه‌ :
الف‌. كسب‌ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ منتسب‌ به‌ اين‌ مخارج‌ ، مازاد بر استاندارد عملكرد ارزيابي‌ شده‌ اوليه‌ دارايي‌، محتمل‌ باشد، و

به ادامه مطلب برويد.....

خارج‌ بعدي‌
33 . مخارجي‌ كه‌ پس‌ از تحصيل‌ يا تكميل‌ براي‌ يك‌ دارايي‌ نامشهود تحمل‌ مي‌شود بايد در زمان‌ وقوع‌ به‌ عنوان‌ هزينه‌ شناسايي‌ شود مگر اينكه‌ :
الف‌. كسب‌ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ منتسب‌ به‌ اين‌ مخارج‌ ، مازاد بر استاندارد عملكرد ارزيابي‌ شده‌ اوليه‌ دارايي‌، محتمل‌ باشد، و
ب‌. مخارج‌ مزبور را بتوان‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير اندازه‌گيري‌ كرد و به‌ دارايي‌ مربوط‌ تخصيص‌ داد.
 در صورت‌ تحقق‌ اين‌ شرايط‌ ، مخارج‌ بعدي‌ بايد به‌  بهاي‌ تمام‌ شده‌ دارايي‌ نامشهود اضافه‌ شود.

34 . مخارجي‌ كه‌ پس‌ از تحصيل‌ يا تكميل‌ دارايي‌ نامشهود معمولاً با هدف‌ نگهداري‌ آن‌ در حد استاندارد عملكرد ارزيابي‌شده‌ اوليه‌ انجام‌ مي‌شود به‌ عنوان‌ هزينه‌ دوره‌ شناسايي‌ مي‌شود. مضافاً ماهيت‌ دارايي‌ نامشهود آن‌ چنان‌ است‌ كه‌ در برخي‌ موارد منتسب‌ كردن‌ ايجاد منافع‌ اقتصادي‌ خاص‌ به‌ مخارج‌ بعدي‌ مشكل‌ است‌، ضمن‌ آنكه‌ تخصيص‌ مستقيم‌ اين‌ مخارج‌ به‌ دارايي‌ نيز مشكل‌ است‌. از اين‌رو مخارج‌ پس‌ از تحصيل‌ يا تكميل‌ يك‌ دارايي‌ نامشهود تنها در موارد نادري‌ در بهاي‌ تمام‌ شده‌ دارايي‌ منظور مي‌شود.

اندازه‌گيري‌ دارايي‌ نامشهود پس‌ از شناخت‌ اوليه‌
35 . دارايي‌ نامشهود پس‌ از شناخت‌ اوليه‌، به‌ مبلغ‌ دفتري‌ يعني‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌ پس‌ از كسر استهلاك‌ انباشته‌ و هرگونه‌ ذخيره‌ كاهش‌ ارزش‌ منعكس‌ مي‌شود.

تجديد ارزيابي‌ دارايي‌ نامشهود به‌ عنوان‌ نحوه‌ عمل‌ مجاز جايگزين‌
36 . اين‌ استاندارد در صورت‌ رعايت‌ شرايط‌ مندرج‌ در بندهاي‌ 34، 35، و 43 استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 11 با عنوان‌ "حسابداري‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود"، تجديد ارزيابي‌ داراييهاي‌ نامشهود را به‌عنوان‌ يك‌ نحوه‌ عمل‌ جايگزين‌ مجاز مي‌داند. شرايط‌ ارزيابي‌ و نحوه‌ انعكاس‌ در صورتهاي‌ مالي‌ تابع‌ مفاد استاندارد حسابداري‌ پيشگفته‌ است‌.

37 . داراييهاي‌ نامشهود عمدتاً منحصر به‌ فرد است‌ و بنابراين‌ فاقد بازار فعال‌ براي‌ خريد و فروش‌ مي‌باشد. از اين‌رو تعيين‌ ارزش‌ منصفانه‌ آن‌ به‌گونه‌اي‌ اتكاپذير بسيار مشكل‌ است‌. چنانچه‌ در موارد نادري‌ تعيين‌ ارزش‌ منصفانه‌ دارايي‌ امكان‌پذير باشد و واحد تجاري‌ قصد تجديد ارزيابي‌ اين‌ داراييها را داشته‌ باشد بايد ضوابط‌ تجديد ارزيابي‌ مندرج‌ در استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 11 با عنوان‌ حسابداري‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود  را رعايت‌ كند.

استهلاك‌
38 . مبلغ‌ استهلاك‌پذير دارايي‌ نامشهود بايد بر مبنايي‌ سيستماتيك‌ طي‌ بهترين‌ براورد از عمر مفيد آن‌ مستهلك‌ شود. اين‌ فرض‌ قابل‌ رد وجود دارد كه‌ عمر مفيد دارايي‌ نامشهود از زمان‌ بهره‌برداري‌ آن‌، از بيست‌ سال‌ تجاوز نخواهد كرد.

39 . به‌ موازات‌ مصرف‌ منافع‌ اقتصادي‌ دارايي‌ نامشهود توسط‌ واحد تجاري‌، مبلغ‌ دفتري‌ آن‌ دارايي‌ جهت‌ انعكاس‌ اين‌ مصرف‌ كاهش‌ مي‌يابد. اين‌ امر از طريق‌ تخصيص‌ سيستماتيك‌ بهاي‌ تمام‌شده‌ يا مبلغ‌ تجديد ارزيابي‌ دارايي‌ پس‌ از كسر ارزش‌ اسقاط‌ آن‌ به‌عنوان‌ هزينه‌ طي‌ عمر مفيد دارايي‌ صورت‌ مي‌گيرد. شناسايي‌ هزينه‌ استهلاك‌ حتي‌ در مواردي‌ كه‌ ارزش‌ منصفانه‌ دارايي‌ يا ارزش‌ قابل‌ بازيافت‌ آن‌، افزايش‌ مي‌يابد، ادامه‌ خواهد داشت‌.

عمر مفيد
40 . براي‌ تعيين‌ عمر مفيد دارايي‌، عوامل‌ متعددي‌ نظير موارد زير بررسي‌ مي‌شود :
 الف‌. استفاده‌ مورد انتظار واحد تجاري‌ از دارايي‌.
 ب‌. اطلاعات‌ عمومي‌ درخصوص‌ براورد عمرمفيد انواع‌ داراييهاي‌ مشابه‌ و با كاربرد مشابه‌.
 ج‌. نابابي‌ فني‌ ناشي‌ از تغييرات‌ يا بهبود توليد يا تغيير در تقاضاي‌ بازار براي‌ محصولات‌ و خدمات‌ توليد شده‌ به‌ وسيله‌ آن‌ دارايي‌.
 د. سطح‌ مخارج‌ نگهداري‌ يا سرمايه‌گذاري‌ لازم‌ جهت‌ كسب‌ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ مورد انتظار از دارايي‌ با توجه‌ به‌ توان‌ و قصد واحد تجاري‌ براي‌ رسيدن‌ به‌ سطح‌ مزبور.
 ه . اقدامات‌ مورد انتظار رقباي‌ فعلي‌ و بالقوه‌، مراجع‌ دولتي‌ و ديگران‌.
 و.  دوره‌ كنترل‌ بر دارايي‌ و محدوديتهاي‌ قانوني‌ و مشابه‌ آن‌ درخصوص‌ استفاده‌ ازدارايي‌ ازقبيل‌ وجود تاريخ‌انقضا.
 ز. قابليت‌ تمديد حقوق‌ ناشي‌ از دارايي‌ نامشهود مورد نظر.
 ح . ميزان‌ وابستگي‌ عمر مفيد دارايي‌ به‌ عمر مفيد ساير داراييهاي‌ واحد تجاري‌.

41. درپاره‌اي‌ موارد، عمر مفيد دارايي‌ را تنها مي‌توان‌ بين‌ يك‌ سري‌ نتايج‌ با احتمال‌ وقوع‌ يكسان‌ تعيين‌ كرد. در چنين‌ شرايطي‌ كوتاه‌ترين‌ دوره‌ از بين‌ سري‌ احتمالات‌ به‌ عنوان‌ عمر مفيد دارايي‌ انتخاب‌ مي‌شود.

42. ماهيت‌ دارايي‌ نامشهود به‌گونه‌اي‌ است‌ كه‌ با افزايش‌ عمر مفيد آن‌، براورد عمر مفيد از اتكاپذيري‌ كمتري‌ برخوردار مي‌شود. براورد عمر مفيد دارايي‌ نامشهود براي‌ مدتي‌ بيش‌ از بيست‌ سال‌، احتمالاً از اتكاپذيري‌ كافي‌ جهت‌ توجيه‌ دوره‌ استهلاك‌ طولاني‌تر برخوردار نيست‌. بنابراين‌ به‌ موجب‌ اين‌ استاندارد، فرض‌ مي‌شود كه‌ عمر مفيد داراييهاي‌ نامشهود از بيست‌ سال‌ تجاوز نمي‌كند.

43. هرگاه‌ شواهد متقاعد كننده‌اي‌ وجود داشته‌ باشد كه‌ عمر مفيد يك‌ دارايي‌ بيش‌ از بيست‌ سال‌ است‌، اين‌ فرض‌ كه‌ عمر مفيد از بيست‌ سال‌ تجاوز نمي‌كند، رد مي‌شود و واحد تجاري‌ :
الف‌. دارايي‌ نامشهود را طي‌ عمر مفيد طولاني‌تر مزبور مستهلك‌ مي‌كند،
 ب‌. مبلغ‌ قابل‌بازيافت‌ دارايي‌ نامشهود را حداقل‌ به‌طور سالانه‌ براورد مي‌كند تا هرگونه‌ زيان‌كاهش‌ ارزش‌ آن‌ را شناسايي‌ كند، و
 ج‌. دلايلي‌ را كه‌ موجب‌ رد فرض‌ مزبور شده‌ است‌، افشا مي‌كند.
 
44. چنانچه‌ كنترل‌ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ ناشي‌ از دارايي‌ نامشهود از طريق‌ حقوق‌ قانوني‌ براي‌ دوره‌اي‌ محدود كسب‌ شده‌ باشد، عمر مفيد دارايي‌ نامشهود نبايد از دوره‌ اعتبار حقوق‌ قانوني‌ تجاوز كند مگر اينكه‌ :
 الف‌. مدت‌ اعتبار حقوق‌ قانوني‌ قابل‌ تمديد باشد، و
 ب‌. قابليت‌ تمديد مدت‌ آن‌ مسجل‌ باشد.
 
روش‌ استهلاك‌
45 . روش‌ استهلاك‌ دارايي‌ بايد منعكس‌ كننده‌ الگوي‌ مصرف‌ منافع‌ اقتصادي‌ آن‌ توسط‌ واحد تجاري‌ باشد. هرگاه‌ نتوان‌ الگوي‌ مصرف‌ را به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير تعيين‌ كرد بايد از روش‌ خط‌ مستقيم‌ استفاده‌ شود. استهلاك‌ بايد از زمان‌ آماده‌ شدن‌ دارايي‌ براي‌ استفاده‌ محاسبه‌ شود. سهم‌ استهلاك‌ هر دوره‌ بايد به‌عنوان‌ هزينه‌ شناسايي‌ شود، مگر اينكه‌ به‌ موجب‌ ساير استانداردهاي‌ حسابداري‌ در مبلغ‌ دفتري‌ دارايي‌ ديگري‌ منظور شود.

46 . روشهاي‌ متفاوتي‌ را مي‌توان‌ جهت‌ تخصيص‌ سيستماتيك‌ مبلغ‌ استهلاك‌پذير يك‌ دارايي‌ طي‌ عمر مفيد آن‌ بكار گرفت‌. اين‌ روشها شامل‌ خط‌ مستقيم‌، نزولي‌ و مجموع‌ آحاد توليد است‌. روش‌ مورد استفاده‌ براي‌ دارايي‌ بر مبناي‌ الگوي‌ مصرف‌ مورد انتظار منافع‌ اقتصادي‌ انتخاب‌ مي‌شود و به‌طور يكنواخت‌ طي‌ دوره‌هاي‌ مختلف‌ اعمال‌ مي‌شود مگر اينكه‌ در الگوي‌ مزبور تغييري‌ حاصل‌ شود. چنانچه‌ نتوان‌ الگوي‌ مصرف‌ را به‌ نحوي‌ اتكاپذير تعيين‌ كرد، از روش‌ خط‌مستقيم‌ استفاده‌ مي‌شود.

47 . استهلاك‌ معمولاً به‌عنوان‌ هزينه‌ شناسايي‌ مي‌شود. با اين‌ حال‌ در برخي‌ شرايط‌، منافع‌ اقتصادي‌ دارايي‌ به‌ جاي‌ اينكه‌ منجر به‌ هزينه‌ شود، در توليد ساير داراييهاي‌ واحد تجاري‌ جذب‌ مي‌شود. در اين‌ موارد استهلاك‌، بخشي‌ از بهاي‌ تمام‌ شده‌ اين‌ داراييها را تشكيل‌ مي‌دهد و به‌ مبلغ‌ دفتري‌ آنها اضافه‌ مي‌شود. براي‌ مثال‌ استهلاك‌ داراييهاي‌ نامشهود مورد استفاده‌ در فرايند توليد، به‌ مبلغ‌ دفتري‌ موجودي‌ مواد و كالا اضافه‌ مي‌شود. به‌ گونه‌اي‌ مشابه‌، استهلاك‌ حق‌ اختراع‌ مورد استفاده‌ در فعاليتهاي‌ توسعه‌ ممكن‌ است‌ جزء مخارج‌ توسعه‌اي‌ به‌ شمار رود كه‌ بر اساس‌ استاندارد حسابداري‌  شماره‌ 7 با عنوان‌  حسابداري‌ مخارج‌ تحقيق‌ و توسعه‌  به‌ حساب‌ دارايي‌ نامشهود منظور مي‌شود.

ارزش‌ اسقاط‌
48 . ارزش‌ اسقاط‌ يك‌ دارايي‌ نامشهود بايد صفر فرض‌ شود مگر اينكه‌:
 الف‌. شخص‌ ثالثي‌ خريد دارايي‌ را با قيمت‌ مشخص‌ در پايان‌ عمرمفيد آن‌ تعهد كرده‌ باشد، يا
 ب‌. ارزش‌ اسقاط‌ را بتوان‌ به‌گونه‌اي‌ اتكاپذير اندازه‌گيري‌ كرد.

49 . مبلغ‌ استهلاك‌ پذير يك‌ دارايي‌ پس‌ از كسر ارزش‌ اسقاط‌ آن‌ تعيين‌ مي‌شود. در صورتي‌ كه‌ شرايط‌ مندرج‌ در بند 48 برقرار نباشد، ارزش‌ اسقاط‌ صفر فرض‌ مي‌شود. ارزش‌ اسقاط‌ غير از صفر متضمن‌ اين‌ است‌ كه‌ واحد تجاري‌ انتظار دارد دارايي‌ نامشهود را قبل‌ از پايان‌ عمر اقتصادي‌ آن‌ واگذار كند.

بررسي‌ دوره‌ و روش‌ استهلاك‌
50 . دوره‌ و روش‌ استهلاك‌ بايد به‌طور ادواري‌ بررسي‌ شود. چنانچه‌ تفاوت‌ قابل‌ ملاحظه‌اي‌ بين‌ عمر مفيد براوردي‌ جديد و براوردهاي‌ قبلي‌ وجود داشته‌باشد، دوره‌ استهلاك‌ بايد تغيير يابد. چنانچه‌ تغيير قابل‌ ملاحظه‌اي‌ در الگوي‌ جريان‌ منافع‌ اقتصادي‌ مورد انتظار دارايي‌ مربوط‌ صورت‌ پذيرد، روش‌ استهلاك‌ بايد تغيير كند تا منعكس‌ كننده‌ الگوي‌ جديد باشد. اين‌ تغييرات‌ بايد به‌عنوان‌ تغيير در براوردهاي‌ حسابداري‌ تلقي‌ و سهم‌ استهلاك‌ دوره‌ جاري‌ و دوره‌هاي‌ آتي‌ تعديل‌ شود.

51 . طي‌ عمر يك‌ دارايي‌ نامشهود ممكن‌ است‌ مشخص‌ شود كه‌ براورد عمر مفيد آن‌ نامناسب‌ است‌. براي‌ مثال‌ ممكن‌ است‌ مخارج‌ بعدي‌ كه‌ وضعيت‌ يك‌ دارايي‌ نامشهود را به‌ سطحي‌ بالاتر از عملكرد استاندارد ارزيابي‌ شده‌ قبلي‌ آن‌ ارتقا داده‌ است‌، موجب‌ افزايش‌ عمر مفيد آن‌ دارايي‌ شود. همچنين‌ شناخت‌ زيان‌ كاهش‌ ارزش‌ ممكن‌ است‌ نمايانگر نياز به‌ تغيير دوره‌ استهلاك‌ باشد.

52 . با گذشت‌ زمان‌، الگوي‌ جريان‌ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ مورد انتظار دارايي‌ نامشهود به‌ واحد تجاري‌ ممكن‌ است‌ تغيير كند. براي‌ مثال‌ ممكن‌ است‌ مشخص‌ شود كه‌ روش‌ نزولي‌ مناسب‌تر از روش‌ خط‌ مستقيم‌ است‌. برعكس‌، استفاده‌ از حقوق‌ ناشي‌ از يك‌ امتياز ممكن‌ است‌ تا زمان‌ تكميل‌ ساير اجزاي‌ تشكيل‌ دهنده‌ يك‌ پروژه‌ به‌ تعويق‌ افتد. در چنين‌ شرايطي‌ منافع‌ اقتصادي‌ دارايي‌ ممكن‌ است‌ تا دوره‌هاي‌ بعدي‌ كسب‌ نشود.

قابليت‌ بازيافت‌ مبلغ‌ دفتري‌ ـ زيان‌ كاهش‌ ارزش‌
53 . مبلغ‌ دفتري‌ يك‌ دارايي‌ نامشهود بايد در تاريخ‌ هر ترازنامه‌ مورد بررسي‌ قرار گيرد. هرگاه‌ كاهش‌ دائمي‌ در ارزش‌ دارايي‌ مشاهده‌ شود و بازيافت‌ كامل‌ مبلغ‌ دفتري‌ غير ممكن‌ به‌ نظر رسد، مبلغ‌ دفتري‌ بايد از طريق‌ ايجاد ذخيره‌ در حسابها به‌ مبلغ‌ بازيافتني‌ براوردي‌ كاهش‌ داده‌ شود. بررسي‌ مزبور در مورد داراييهايي‌ كه‌ آماده‌ بهره‌برداري‌ نيست‌ و داراييهايي‌ كه‌ عمر مفيد آنها بيش‌ از بيست‌ سال‌ براورد شده‌، از اهميت‌ بيشتري‌ برخوردار است‌.

54 . بهاي‌ تمام‌ شده‌ يك‌ قلم‌ دارايي‌ نامشهود معمولاً طي‌ عمر مفيد دارايي‌ بازيافت‌ مي‌شود. اما در شرايطي‌ ممكن‌ است‌ ميزان‌ منافع‌ مورد انتظار يك‌ دارايي‌ نامشهود كاهش‌ يابد به‌ گونه‌اي‌ كه‌ مبلغ‌ بازيافتني‌ دارايي‌ از مبلغ‌ دفتري‌ آن‌ كمتر شود. شرايطي‌ كه‌ به‌ تنهايي‌ يا در مجموع‌ در صورت‌ تداوم‌ طي‌ چند سال‌ متوالي‌ ممكن‌ است‌ منجر به‌ كاهش‌ دائمي‌ در ارزش‌ دارايي‌ شود
 به‌ اين‌ شرح‌ است‌ :
 الف‌. بلااستفاده‌ ماندن‌ دارايي‌.
 ب‌. زياندهي‌ عملياتي‌ دارايي‌.
 ج‌. جريانهاي‌ نقدي‌ منفي‌ ناشي‌ از دارايي‌.
 د. تغييرات‌ قانوني‌ يا محيطي‌ مؤثر بر قابليت‌ بازيافت‌ مبلغ‌ دفتري‌ دارايي‌.
 ه . تغييرات‌ ساختاري‌ در شرايط‌ اقتصادي‌.

بركناري‌ دائمي‌ و واگذاري‌
55 . دارايي‌ نامشهود بايد در زمان‌ واگذاري‌ يا هنگامي‌ كه‌ به‌طور دائمي‌ از استفاده‌ مي‌افتد و هيچ‌ گونه‌ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ از آن‌ انتظار نمي‌رود، از ترازنامه‌ حذف‌ شود.

56 . سود يا زيان‌ ناشي‌ از واگذاري‌ يا بركناري‌ دائمي‌ يك‌ دارايي‌ نامشهود كه‌ معادل‌ تفاوت‌ عوايد خالص‌ حاصل‌ از واگذاري‌ و مبلغ‌ دفتري‌ دارايي‌ است‌، بايد به‌عنوان‌ درآمد يا هزينه‌ در صورت‌ سود و زيان‌ شناسايي‌ شود.

57 . هرگاه‌ دارايي‌ نامشهودي‌ طبق‌ شرايط‌ مندرج‌ در بند 26 با دارايي‌ مشابهي‌ مبادله‌ شود، بهاي‌ تمام‌ شده‌ دارايي‌ تحصيل‌ شده‌ معادل‌ مبلغ‌ دفتري‌ دارايي‌ واگذار شده‌، پس‌ از تعديل‌ بابت‌ هرگونه‌ مابه‌ازاي‌ نقدي‌ يا غيرنقدي‌ دريافت‌ يا واگذار شده‌ است‌ و سود يا زياني‌ شناسايي‌ نمي‌شود.

58 . دارايي‌ نامشهودي‌ كه‌ از استفاده‌ فعال‌ بر كنار و به‌ قصد واگذاري‌ نگهداري‌ مي‌شود، به‌ مبلغ‌ دفتري‌ در تاريخ‌ بر كناري‌ در حسابها نگهداري‌ مي‌شود. مبلغ‌ قابل‌ بازيافت‌ دارايي‌ مزبور حداقل‌ در تاريخ‌ هر ترازنامه‌ بررسي‌ و هرگونه‌ زيان‌ كاهش‌ ارزش‌ (يا برگشت‌ زيان‌ كاهش‌ ارزش‌ قبلي‌) شناسايي‌ مي‌شود.

افشا
59 . در مورد هر طبقه‌ از داراييهاي‌ نامشهود ،  موارد زير بايد در صورتهاي‌ مالي‌ افشا شود :
الف‌. روش‌ استهلاك‌ ،
 ب‌. عمر مفيد يا نرخ‌ استهلاك‌ ،
 ج‌. صورت‌ تطبيق‌ ناخالص‌ مبلغ‌ دفتري‌ ،  و استهلاك‌ انباشته‌ و ذخيره‌ كاهش‌ ارزش‌ در ابتدا و انتهاي‌ دوره‌ كه‌ بر حسب‌ مورد نشان‌ دهنده‌ موارد زير باشد  :
 ـ اضافات‌ ،
 ـ واگذاري‌ و بركناري‌ دائمي‌ ،
 ـ زيان‌ كاهش‌ ارزش‌ شناسايي‌ شده‌ در صورت‌ سود و زيان‌ ،
 ـ برگشت‌ زيانهاي‌ كاهش‌ ارزش‌ قبلي‌ در صورت‌ سود و زيان‌ ،
 ـ افزايش‌ و كاهش‌ ناشي‌ از تجديد ارزيابي‌ ،
 ـ استهلاك‌ دوره‌ ،
 ـ خالص‌ تفاوتهاي‌ ارزي‌ ناشي‌ از تسعير صورتهاي‌ مالي‌ يك‌ واحد مستقل‌ خارجي‌ ،
 ـ ساير اقلام‌ گردش‌ حساب‌ بالا  .
 در مورد رديف‌ ج‌ ،  ارائه‌ ارقام‌ مقايسه‌اي‌ الزامي‌ نيست‌  .

60 . صورتهاي‌ مالي‌ همچنين‌ بايد دربر گيرنده‌ موارد افشاي‌ زير باشد  :
 الف‌. دلايل‌ تعيين‌ عمر مفيد، هرگاه‌ دارايي‌ طي‌ بيش‌ از بيست‌ سال‌ مستهلك‌ شود.
 ب‌. وجود و ميزان‌ محدوديت‌ در رابطه‌ با مالكيت‌ داراييها و نيز داراييهاي‌ نامشهودي‌ كه‌ وثيقه‌ بدهيهاست‌.
 ج‌. مبلغ‌ تعهدات‌ مربوط‌ به‌ تحصيل‌ داراييهاي‌ نامشهود.

61. هر طبقه‌ از داراييهاي‌ نامشهود عبارت‌ ازگروهي‌ از داراييها با ماهيت‌ و كاربرد مشابه‌ در عمليات‌ واحد تجاري‌ است‌. نمونه‌ اين‌ طبقات‌ جداگانه‌ به‌ قرار زير است‌ :
الف‌. حق‌ اختراع‌.
 ب‌. حق‌ تاليف‌.
 ج‌. سرقفلي‌ محل‌ كسب‌ (حق‌ كسب‌، پيشه‌ يا تجارت‌).
 د. علائم‌ و نامهاي‌ تجاري‌.
 ه . حق‌ امتياز (فرانشيز).
 و. نرم‌افزار رايانه‌اي‌.
 ز. حق‌ امتياز استفاده‌ از خدمات‌ عمومي‌.
 ح‌. فرمولها، مدلها و طرحها.

62 . واحد تجاري‌ ماهيت‌ و ميزان‌ تغيير در براورد حسابداري‌ را كه‌ اثر با اهميتي‌ بر دوره‌ جاري‌ داشته‌ يا انتظار مي‌رود اثر با اهميتي‌ بر دوره‌هاي‌ بعدي‌ داشته‌ باشد، طبق‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 6 با عنوان‌  گزارش‌ عملكرد مالي‌  افشا مي‌كند. چنين‌ افشايي‌ ممكن‌ است‌ از تغيير در براورد موارد زير ناشي‌ شود :
 الف‌. دوره‌ استهلاك‌.
 ب‌. روش‌ استهلاك‌.
 ج‌. ارزش‌ اسقاط‌.

تاريخ‌ اجرا
63 . الزامات‌ اين‌ استاندارد در مورد كليه‌ صورتهاي‌ مالي‌ كه‌ دوره‌ مالي‌ آنها از تاريخ‌ 1/1/1380 و بعد از آن‌ شروع‌ مي‌شود، لازم‌الاجراست‌.

مطابقت‌ با استانداردهاي‌ بين‌المللي‌ حسابداري‌
64 . با اجراي‌ الزامات‌ اين‌ استاندارد، مفاد استاندارد بين‌المللي‌ حسابداري‌ شماره‌ 38 با عنوان‌ داراييهاي‌ نامشهود  نيز رعايت‌ مي‌شود.


حسابداري داراييهاي نامشهود
كاربرد استاندارد حسابداري‌ در مورد برخي‌ اقلام‌ غيرپولي‌ نامشهود

1. در اين‌ پيوست‌، نحوه‌ كاربرد استاندارد حسابداري‌ در مورد برخي‌ از اقلام‌ غيرپولي‌ نامشهود باتوجه‌ به‌ ويژگيهاي‌ قانوني‌ و ساير جنبه‌هاي‌ مرتبط‌ با آنها مطرح‌ مي‌شود. اين‌ موارد تنها جنبه‌ تشريحي‌ دارد و بنابراين‌ بخشي‌ از استاندارد حسابداري‌ نيست‌.

حق‌ اختراع‌
2. حق‌ اختراع‌، حقي‌ است‌ كه‌ به‌ دارنده‌ آن‌ امكان‌ استفاده‌، توليد، فروش‌ و كنترل‌ محصول‌، فرايند يا فعاليت‌ ابداعي‌ خود را مي‌دهد و نقض‌ آن‌ توسط‌ ديگران‌ مجاز نيست‌. حق‌ اختراع‌ در صورتي‌ داراي‌ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ است‌ كه‌ اولاً از طريق‌ كاهش‌ هزينه‌هاي‌ عملياتي‌ يا امكان‌ توليد و فروش‌ كالاها و خدمات‌ با قيمتي‌ بيشتر، سودآوري‌ واحد تجاري‌ را نسبت‌ به‌ ساير واحدهاي‌ رقيب‌ بهبود بخشد و ثانياً به‌نام‌ واحد تجاري‌ ثبت‌ شود. ممكن‌ است‌ پيشرفت‌ فناوري‌ و اختراعات‌ جديد رقبا، باعث‌ نابابي‌ محصولاتي‌ شود كه‌ واحد تجاري‌ با استفاده‌ از اختراع‌ خود آنها را توليد كرده‌ و به‌ فروش‌ مي‌رساند كه‌ در اين‌ صورت‌ حق‌ اختراع‌ منافع‌ اقتصادي‌ خود را از دست‌ مي‌دهد اگر چه‌ ممكن‌ است‌ اعتبار قانوني‌ آن‌ منقضي‌ نشده‌ باشد. طبق‌ ماده‌ 33 قانون‌ ثبت‌ علائم‌ و اختراعات‌ مصوب‌ تيرماه‌ 1310 مدت‌ اعتبار ورقه‌ اختراع‌ به‌ تقاضاي‌ مخترع‌ پنج‌ يا ده‌ يا پانزده‌ و يا منتهي‌ بيست‌ سال‌ است‌. در مدت‌ مزبور حق‌ انحصاري‌ ساخت‌ يا فروش‌ يا اعمال‌ و يا استفاده‌ از اختراع‌، در صورت‌ تصريح‌ در ورقه‌ اختراع‌، منحصراً در اختيار مخترع‌ يا قائم‌مقام‌ قانوني‌ اوست‌.

3. در صورت‌ تحصيل‌ امتياز استفاده‌ از اختراع‌ ديگران‌ براساس‌ قرارداد، بهاي‌ تمام‌ شده‌ آن‌ در سرفصل‌ داراييهاي‌ نامشهود منعكس‌ مي‌شود. مبالغي‌ كه‌ به‌ عنوان‌ حق‌ امتياز در هر دوره‌ پرداخت‌ مي‌شود براساس‌ نوع‌ استفاده‌ از حق‌ اختراع‌، به‌ حساب‌ هزينه‌هاي‌ عملياتي‌ يا سربار كارخانه‌ منظور مي‌شود. در صورت‌ اختراع‌ توسط‌ واحد تجاري‌، كليه‌ مخارج‌ مربوط‌، چنانچه‌ واجد معيارهاي‌ شناخت‌ به‌عنوان‌ دارايي‌ باشد به‌ دارايي‌ نامشهود و در غير اين‌صورت‌ به‌ هزينه‌هاي‌ دوره‌، منظور مي‌شود.

حق‌ تأليف‌
4. طبق‌ ماده‌ 12 قانون‌ حمايت‌ از مؤلفان‌، حق‌ تأليف‌ عبارت‌ است‌ از حق‌ انحصاري‌ نشر و پخش‌ و عرضه‌ و اجراي‌ اثر هنري‌ يا نوشته‌اي‌ كه‌ به‌ مدت‌ عمر پديد آورنده‌ و سي‌ سال‌ بعد از فوت‌ او به‌ شخص‌ پديد آورنده‌ و وارث‌ او اعطا مي‌شود. اگرچه‌ عمر قانوني‌ حق‌ تأليف‌ مدت‌ زماني‌ طولاني‌ را دربر مي‌گيرد ولي‌ عمر مفيد حق‌ تأليف‌ به‌ ارزش‌ اقتصادي‌ آن‌ بستگي‌ دارد. حق‌ تأليف‌ تا زماني‌ داراي‌ منافع‌ اقتصادي‌ است‌ كه‌ بازار براي‌ انتشار اثر مربوط‌ وجود دارد. اگر حق‌ تأليف‌ خريداري‌ شود به‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌ ثبت‌ مي‌شود و در صورتي‌كه‌ در واحد تجاري‌ ايجاد شود بايد مخارج‌ قابل‌ شناسايي‌ را كه‌ در رابطه‌ با آن‌ تحمل‌ شده‌ است‌، در صورت‌ اطمينان‌ از توان‌ ايجاد منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌، به‌ حساب‌ دارايي‌ منظور كرد.

سرقفلي‌ محل‌ كسب‌ (حق‌ كسب‌ يا پيشه‌ يا تجارت‌)
5. سرقفلي‌ محل‌ كسب‌، حقي‌ است‌ كه‌ واحد تجاري‌ به‌ جهت‌ تقدم‌ در اجاره‌، موقعيت‌ يا جذب‌ مشتري‌ نسبت‌ به‌ محلي‌ پيدا مي‌كند. اين‌ حق‌ در ميان‌ عموم‌ به‌عنوان‌ سرقفلي‌ شناخته‌ شده‌ است‌ ليكن‌ در حسابداري‌ براي‌ تمايز اين‌ حق‌ و سرقفلي‌ مربوط‌ به‌ تحصيل‌ ساير واحدها يا گروه‌ داراييها، استفاده‌ از واژه‌ "سرقفلي‌ محل‌ كسب‌" مناسبتر است‌.

6. سرقفلي‌ محل‌ كسب‌ تنها زماني‌ به‌عنوان‌ دارايي‌ قابل‌ شناسايي‌ است‌ كه‌ از اشخاص‌ ديگر در مقابل‌ پرداخت‌ وجه‌ نقد يا معادل‌ وجه‌ نقد يا ساير مابه‌ازاهاي‌ غيرنقد خريداري‌ شده‌ باشد. اگرچه‌ حق‌ مزبور متصل‌ به‌ يك‌ دارايي‌ مشهود است‌، اما خريد و فروش‌ آن‌ بدون‌ واگذاري‌ مالكيت‌ امكان‌پذير است‌ و بنابراين‌ انعكاس‌ آن‌ تحت‌ سر فصل‌ داراييهاي‌ نامشهود مناسب‌ است‌. سرقفلي‌ محل‌ كسب‌ عمر مفيد مشخصي‌ ندارد و عموماً قابل‌ بازيافت‌ است‌ زيرا اگر مستاجر اين‌ حق‌ را به‌طور قانوني‌ تحصيل‌ كرده‌ باشد، حتي‌ در صورت‌ اجبار مالك‌، تخليه‌ در مقابل‌ دريافت‌ سرقفلي‌ صورت‌ مي‌گيرد

علائم‌ و نامهاي‌ تجاري‌
7. طبق‌ ماده‌ 1 قانون‌ ثبت‌ علائم‌ و اختراعات‌ مصوب‌ تيرماه‌ 1310 "علامت‌ تجاري‌ عبارت‌ است‌ از هر قسم‌ علامتي‌ اعم‌ از نقش‌، تصوير، رقم‌، حرف‌، عبارت‌، مهر، لفاف‌ و غير آن‌ كه‌ براي‌ امتياز تشخيص‌ محصول‌ صنعتي‌ يا تجاري‌ يا فلاحتي‌ اختيار مي‌شود". علامت‌ تجاري‌ در صورتي‌ كه‌
براساس‌ مقررات‌ قانون‌ ثبت‌ شده‌ باشد، قابل‌ نقل‌ و انتقال‌ است‌. مدت‌ اعتبار علامت‌ تجاري‌ طبق‌ ماده‌ 14 قانون‌ مذكور 10 سال‌ و بعد از آن‌ نيز قابل‌ تمديد است‌ و در واقع‌ عمر قانوني‌ محدودي‌ ندارد.

8. ارزش‌ علامت‌ تجاري‌ و نام‌ تجاري‌ به‌ نسبتي‌ كه‌ واحدتجاري‌ موفق‌ به‌ بهبود درآمد خود مي‌شود، افزايش‌ مي‌يابد. اگرچه‌ اين‌ افزايش‌ تاحدودي‌ ناشي‌ از تبليغات‌ است‌ ولي‌ رابطه‌ روشني‌ بين‌ مخارج‌ تبليغات‌ و افزايش‌ ارزش‌ علائم‌ و نامهاي‌ تجاري‌ وجود ندارد لذا معمولاً بهاي‌ تمام‌ شده‌اي‌ براي‌ اين‌ نوع‌ دارايي‌ در نظر گرفته‌ نمي‌شود مگر هنگامي‌ كه‌ نام‌ يا علامت‌ تجاري‌ خريداري‌ شود. اما مبالغي‌ كه‌ مستقيماً صرف‌ ايجاد، استيفاي‌ حق‌ قانوني‌ يا ثبت‌ علامت‌ تجاري‌ مي‌شود به‌ دارايي‌ منظور مي‌شود.

حق‌ امتياز و فرانشيز
9. حق‌ امتياز و فرانشيز مجوز استفاده‌ از حقوق‌ ديگران‌ است‌ كه‌ صاحب‌ حق‌ براساس‌ توافقنامه‌ در قبال‌ دريافت‌ مبلغ‌ مشخصي‌، امتياز ساخت‌ و حق‌ فروش‌ توليدات‌ يا انجام‌ خدمات‌ مشخص‌، استفاده‌ از نام‌ يا علامت‌ تجاري‌ را به‌ خريدار اعطا مي‌كند. در توافقنامه‌ معمولاً محدوديتها و تعهدات‌ طرفين‌ مشخص‌ مي‌شود. اين‌ محدوديتها از جمله‌ ممكن‌ است‌ در مورد كيفيت‌ محصولات‌، نرخها و قيمت‌ توليدات‌ يا الزام‌ بر خريد كالا از محل‌ مشخص‌ باشد.

10. براي‌ تحصيل‌ حق‌امتياز و فرانشيز، مبالغي‌ به‌طور يكجا در زمان‌ انعقاد قرارداد، در طول‌ قرارداد و يا با تركيبي‌ از اين‌ دو شيوه‌ پرداخت‌ مي‌شود. مبالغي‌ كه‌ در ابتدا يكجا پرداخت‌ مي‌شود در صورت‌ احراز شرايط‌ شناخت‌ مندرج‌ در استاندارد، به‌عنوان‌ دارايي‌ نامشهود در حسابها منعكس‌ مي‌شود.

هزينه‌هاي‌ تأسيس‌
11. براي‌ تأسيس‌ يك‌ واحد تجاري‌ فعاليتهاي‌ خاصي‌ انجام‌ مي‌شود. اين‌ فعاليتها مستلزم‌ صرف‌ مخارجي‌ است‌ كه‌ در ابتدا توسط‌ مؤسسين‌ پرداخت‌ مي‌شود. اين‌ مخارج‌ شامل‌ مخارج‌ حقوقي‌ براي‌ تهيه‌ اساسنامه‌ و شركت‌ نامه‌، حق‌ مشاوره‌، حق‌الزحمه‌ حسابداري‌، ماليات‌، مخارج‌ ثبت‌ و ساير مخارج‌ مربوط‌ به‌ تأسيس‌ است‌. پرداخت‌ اين‌ مخارج‌ با هدف‌ كسب‌ منافع‌ آتي‌ در طول‌ عمر واحد تجاري‌ صورت‌ مي‌گيرد، ليكن‌ به‌ خودي‌ خود منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ ندارد. در واقع‌ اين‌ مخارج‌ منجر به‌ جريان‌ ورودي‌ وجوه‌ نقد يا كاهش‌ جريان‌ خروجي‌ وجوه‌ نقد نمي‌شود و بنابراين‌ در تعريف‌ داراييها قرار نمي‌گيرد. اگرچه‌ در عمل‌ شركتها اين‌ مخارج‌ را مطابق‌ با قوانين‌ مالياتي‌ يا دوره‌هاي‌ اختياري‌ به‌ حساب‌ هزينه‌ منظور مي‌كنند، ليكن‌ براساس‌ الزامات‌ استاندارد، در زمان‌ تحمل‌ به‌ عنوان‌ هزينه‌ دوره‌ منظور مي‌شود.

حق‌ امتياز استفاده‌ از خدمات‌ عمومي‌
12. براي‌ استفاده‌ از خدمات‌ عمومي‌ از قبيل‌ برق‌، آب‌، تلفن‌ و گاز وجوهي‌ تحت‌ عناوين‌ حق‌ اشتراك‌، حق‌ انشعاب‌ و غيره‌ در زمان‌ تحصيل‌ به‌ سازمانهاي‌ دولتي‌ پرداخت‌ مي‌شود. اين‌ وجوه‌ غالباً در قبال‌ حق‌ استفاده‌ دائمي‌ از اين‌ خدمات‌ پرداخت‌ مي‌شود و برخي‌ از آنها مانند امتياز تلفن‌، به‌طور جداگانه‌ قابل‌ نقل‌ و انتقال‌ است‌. مدت‌ زمان‌ استفاده‌ از اين‌ حقوق‌ محدود نيست‌ بنابراين‌ اين‌ نوع‌ داراييها براي‌ مدت‌ نامشخصي‌ به‌ دارنده‌ آن‌ انتفاع‌ مي‌رساند. وجوهي‌ كه‌ در ارتباط‌ با كسب‌ اين‌ حقوق‌ پرداخت‌ مي‌شود، ممكن‌ است‌ طبق‌ شرايط‌ عمومي‌ مربوط‌، ماهيت‌ سپرده‌ داشته‌ باشد. همچنين‌ ممكن‌ است‌ قسمتي‌ از وجوه‌ پرداختي‌ بابت‌ تاسيساتي‌ باشد كه‌ توسط‌ سازمان‌ دولتي‌ ذيربط‌ براي‌ واحد تجاري‌ مستقر مي‌شود. در كليه‌ موارد بالا، داراييهاي‌ تحصيل‌شده‌ به‌ عنوان‌ داراييهاي‌ نامشهود طبقه‌بندي‌ مي‌شود.

سرقفلي‌
13. اصطلاح‌ فوق‌ مفهوم‌ متفاوتي‌ با سرقفلي‌ محل‌ كسب‌ دارد، اگر چه‌ هر دو به‌ علت‌ وجود يا ايجاد مزيتهاي‌ خاص‌ تجاري‌ حادث‌ مي‌شود. به‌ تعبير ديگر در شرايطي‌ كه‌ سرقفلي‌ محل‌ كسب‌ به‌ عواملي‌ همچون‌ موقعيت‌ محلي‌ و جذب‌ مشتري‌ وابسته‌ است‌، سرقفلي‌ يك‌ واحد تجاري‌ در نتيجه‌ هم‌ افزايي‌ كليه‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود و داراييهاي‌ نامشهود قابل‌ تشخيص‌ و غيرقابل‌ تشخيص‌ ايجاد مي‌شود به‌ نحوي‌ كه‌ موجب‌ ايجاد منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ بيشتري‌ براي‌ آن‌ واحد تجاري‌ در مقايسه‌ با ساير واحدهاي‌ تجاري‌ مشابه‌ مي‌گردد. از آنجا كه‌ سرقفلي‌ به‌ طور جداگانه‌ قابل‌ تشخيص‌ نيست‌، اساساً در تعريف‌ دارايي‌ نامشهود قرار نمي‌گيرد بلكه‌ در استاندارد مربوط‌ به‌ تركيب‌ واحدهاي‌ تجاري‌ مطرح‌ شده‌ است‌. واژه‌ حسن‌ شهرت‌ نيز بعضاً بجاي‌ واژه‌ سرقفلي‌ به‌كار مي‌رود.


برچست ها : ,